اولین روز ورود به 8ماهگی پریساجونییییییی
سلام نازنینم،اولین روز ورود به ٨ ماهگیت،رفتیم امامزاده علی ، ساعت ٨شب با مامان جون و خاله فاطی راه افتادیم و ساعت ١٠ شب رسیدیم اونجا. اول رفتیم زیارت،عمه جون هم از قبل اونجا بودن و ما هم به جمع عمه جون و خونواده همسرشون اضافه شدیم.شب خوبی رو داشتیم. بابای عرشیاجون،نذر حلیم داشتن من هم نذر گوسفند.تصمیم گرفتیم گوسفند نذری ما رو تو دیگ حلیم بندازن. از کارای جدیدی که میکنی "بوووووبووووو".صدا درمیاری "ااااااااااااااههههههههههه" از دیروز یه کم سرفه میزنی و موقع شیرخوردن،بینیت کیپه. بردمت دار الشفاء پیش دخترعمه بابایی،معاینه ت کردن که خوشبختانه مشکل خاصی نداشتی . شب هم دعوت خاله ملیحه (دختر عمه بابایی) بودیم.رفتیم باغ رضوا...
نویسنده :
مرجان مامان پريساجون
0:28