پریسای شعرخون و واکسن مکه
سلام گلم... جدیدأ واسه خودت کلی شعر و آواز میخونی... هفته پیش،داشتی میزای خونه مامان جون رو تمیز میکردی بعد میبینم با خودت داری میگی: فاطی فاطی،تخمه تف دادی ،همه دادی،من ندادی،من تخمه تف میدم، همه میدم،تو نمیدم.. قربونت برم که هم خلاصه میخونی،هم با دقت... عمو زنجیرباف،زنجیرت رو بافتی؟کوه انداختی؟بابا اومده،چی آوده(آورده) کیشمش،بیا،صدای پیشی...مومو...هاپو،هاپ هاپ... یه بیت شعر ساختگی،از پرستارت..همینکه انار میبینی میگی: انار دونه دونه پریسا شده نمونه و چندین شعر دیگه... دیروز قرار بود بریم هلال احمر،واسه واکسنی که مربوط به رفتنوم به مکه هستش اما چون نمیتونستم ...
نویسنده :
مرجان مامان پريساجون
19:45