پریساسادات گلمپریساسادات گلم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

خاطرات پریسا جون

سال 92 و دومین عید پریسای عزیزم مبارک

1392/1/1 1:40
423 بازدید
اشتراک گذاری

ساعت سال تحویل خانمی خوابیییی..

سلام شکوفه بهاری من.

عیدت مبارککککککککککککککککککک نفسسسسسسسسم...

من و بابایی گلت،تا ساعت ١٢ظهر مشغول خونه تکونی بودیم..

ساعت ١واسه نهار و سال تحویل رفتیم خونه مامان جون...

نهار،طبق معمول هر سال،ماهی پلو بود با فسنجون...خداییش خیلی عالی

بود.دست مامان جون درد نکنه الهیییییییییییی ١٠٠٠ساله شن..آمین.

تا ساعت ٢بازی کردی ولی دیگه طاقت نیاوردی و خوابیبدی....

موقع سال تحویل،در خواب ناز،بسر میبردی....

ساعت ٥ همگی با خاله مریم و خاله فاطی و مامان جون رفتیم خونه آقابزرگت..

از اول تا آخر پای سفره هفت سین نشسته بودی و باسکه ها بازی کردی..

بعد رفتیم خونه خاله رویا (دوست جونم)که مامان و باباشون از تهران اومدن..

دوباره اومدیم خونه مامان جون،جلسه خونوادگی برگزار شد همراه با شام..

خیلی بهمون خوش گذشت..

خونه مامان جون

خونه آقابزرگت

میبوووووووووسمت..

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آروین
1 فروردین 92 14:53
سال نو و بهاری نو را، فرصتی نو برای تازه شدن و بازنگریستن بر چگونه زیستن میبینم برای وجود نازنینتون در این فرصت نو شوری نو برای ساختن و بهتر زیستن آرزو میکنم. امیدوارم همیشه سلامت و سرزنده و مهربان باشید