رضایتمندی از پریساجونی من
سلام ملوسکم،دیروز بعدازظهر 24/12 ساعت 4 خاله فاطی جون
اومد خونمون تا ازت مواظبت کنه و من و مامان جون بریم مراسم ختم عموی رئیس شعبه مون
دل تو دلم نبود مدام با خودم میگفتم نکنه پریسای من گریه کنه و خاله جون ندونه چیکار کنه
بعد از یه ساعت برگشتیم الههههههههههههههی مامان قربونت بشه که وقتی اومدم داشتی
با خاله جون بازی می کردی و خاله فاطی جون ازت کاملأ راضی بود.کلی قربون صدقت میرفت
میگفت از بس دخمل خوبی بوده کیف کردم.ممنون خاله فاطی جون گلم که ازم نگهداری کردی
با اینکه تازه از سرکار برگشته بود اما ...
امروز هم خاله مریم جون از یزد برگشت واسه یه روز ماموریت داشته از طرف ادارشون بره یزد
واست یه کلاه با یه شورت خوشگل گرفته عکسشو میذارم خاله مریم جون مرسی.
بلند شو دخمل نازم چرا افتادی؟
برم که ساعت 1نیمه شب شما و بابایی لالایین منم خوابم گرفته.
میبوسسسسسسسسسسسسسسمت.