پریساسادات گلمپریساسادات گلم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات پریسا جون

6ماهگی پریسای نازم

1391/1/23 7:50
729 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خانمم ماشاله هزار ماشاله دیگه بزرگ شدی .

روز 20/1 واکسن 6 ماهگیت رو زدی.میخواستم تنها ببرمت اما خاله ملیحه جون (دخترعمه بابایی)

لطف کردن روز یه روز قبلش بهم زنگ زدن که فردا میام دنبالت تا پریساجون رو ببریم مرکز واسه واکسن

خیلی خوشحال شدم از اینکه یادشون بوده که شما واکسن داری و دیگه تنها نبودم مثل همیشه

زحمتام افتاد روی دوش خاله ملی جون.ظهر که باباجون از سر کار اومدن گفتن میخوام واسه واکسن

پریساجونم فردا خودمم بیام گفتم خاله ملیحش میان اما بابایی اصرار داشتن .....

بالاخره صبح 20 ام بابایی مرخصی ساعتی گرفتن اومدن دنبالمون و خاله ملیحه رفتن مرکز و اونجا

به هم دیگه رسیدیم و سه نفری رفتیم واسه واکسن خانمی.البته واسه خاله ملیحه جون که دخمل

نازشون سماجون رو اوردن بد نشد چون همسر عزیزشون پزشک مرکز بودن و یه دیدنی هم از همسر

گرامی کردن.سماجون که قربونش برم از همون اول رفت پیش باباییش.از شانس خوبش مرکز خلوت بود

 و مریض کم داشتن.

دو تا واکسن رو دوتا پای نازت زدن ولی طبق معمول صبور بودی و همون موقع ساکت شدی.

همه چیزت هم عالی بود خدارو شکر . وزن:7کیلو و 300گرم..قد:70سانت..

از اونجا من و شما رفتیم خونه مامان جونت و همونجا مستقر شدیم تا دیشب که خاله مهین و خاله

ملیحه (خاله های مامی)از کربلا اومده بودن.

بعد از شام رفتیم لب جوی آب که به مناسبت روز دندانپزشک،جشنی رو واسه عمو حمید تدارک

دیده بودن ،البته  عمو مهدی و زن عمو زینت شام همه رو دعوت کرده بودن .

عمو حمیدجونم روز دندانپزشک مبارک.

الان هم خوابی و دیگه منم باید به کارام برسم چند روز خونه نبودم امشب جلسه قرآن خونوادگی

قراره منزل ما باشه.

میبووووووووووووووووسمت گلم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

فاطیما
23 فروردین 91 13:59
ماشالااا
ساااااال نو مبالک
ایچالا پریسا خانومی 10000000000000000000000000000000000000000000000 ساله بشه و سایه خودت و باباییش بالا سرش باشه
دوست دارم سلام منو هم به پریسا برسون باااااای


چشم مرسی عزیزم
نسترن
23 فروردین 91 16:51
شیرینم شش ماهگیت مبارک اخی چقده واکسن زدن به نی نی واسه مامانی ها سخته
از این به بعد خواستی بری واکسن بزنی زنگ بزن ماهم بیایم


اتفاقأ من خودم به تنهایی حاضرم برم اما اطرافیان لطف دارن نمیخوان تنها باشم.و گرنه واکسن 4ماهگیش رو خودم پاش رو نگه داشتم.تشریف بیارین خوشحال میشم عزیزم باعث افتخاره.
نسترن
23 فروردین 91 16:52
راستی بعد واکسن ادیتت نکرد؟


نه خدارو شکر.بهش استامینوفن خارجی دادم خیلی خوب جواب داد.نهایت تبش نیم درجه بود.اما درد زیاد داشت با تکون پاش اذیت میشد.
خاله ملی
24 فروردین 91 12:31
نسترن
24 فروردین 91 18:00
به به چه افتخاری که مامانی 4 ماهگی تنها رفته واکسن پریسا گلی رو زده دیگه یک مینی بوس ادم با خودش نبرده خوب مامانی اگه سعی کنی تنها کاراش رو انجام بدی خیلی توی اعتماد به نفست تاثیر داره و توی هر شرایطی از عهده انجم کارای گل دختر برمیای
راستی بازم از عکسای جدیدش بگذارم عاشقتم پریسا گلی خودم


مرسی عزیزم
مامان پریسا
24 فروردین 91 19:23
مبارک باشه پریسا خانم
عکسای مسافرت هم عالی بودن. معلومه حسابی خوش گذشته.


جای شما خالی خیلی خوب بود ممنون عزیزم
نایسل
25 فروردین 91 14:54
قربونت برم منم خیلی دلم برات تنگیده بود گل کوچولوتو ببوس گلم
نه بهش که نمیگم گلم


مرسی عزیزم
فاطیما
27 فروردین 91 19:12
من دوباااااااااره اومدم


از این به بعد بهت همیشه سر میزنم تا وختی که پریسا خانوم خودش این وبلاگ رو ادامه بده
ولی تو هم قول بده وب رو ادامه دی تا اون موقع
باشههههههههههههههه؟
افرین
بای تا بعد


مرسی عزیزم اما مگه شما وب نداری که ما هم بیایم اونجا یه سری بزنیم؟