پریساسادات گلمپریساسادات گلم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات پریسا جون

خاطرات 9 ماهگی از زبان پریساجونم

1393/11/12 23:14
486 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم..

خاطرات نوزادیت از زبان خودتمحبت

روز 19 دیماه 93،که ولادت حضرت رسول(ص)بود،تلفنی با خانم امامی که از 6 ماهگیت

نزد ایشون بودی تا حدود 9 ماهگیت صحبت میکردم..وقتی تلفنم قطع شد گفتی:با کی

حرف میزدی؟گفتم:خانم امامی.گفتی:خانم امامی کی هستن؟همین خانمی که وقتی

کوچولو بودم کلید مینداختن،بهم میگفتن برو بردار؟

منم کلی تعجب کردم آخه خیلی کوچیک بودی اون زمانی که خانم امامی سوئیچ ماشین

مینداختن زمین که شما بری برداری،تا راه رفتن رو یاد بگیری....دقیقا 9 ماهگیت بود...

جالبه که خاطراتی از  یکسالگیت رو هم تعریف میکنیبوس

دوستت دارم عشقم...

میبوووووسمت گلم

پسندها (1)

نظرات (1)

شایان
30 بهمن 93 14:27
برای اینکه قهرمان زندگی خودت باشی لازم نیست حتما تو زندگیت اتفاقای فوق العاده بیافته یا اینکه جوون باشی یا خیلی خاص میتونی خودت باشی و فقط زندگی کنی!