پریساجونم از نگاه دوربین
سلام فرشته کوچولوی من.
الان ساعت ٢نیمه شب ٢٦/٥/٩١هستش.به عشق شما دخمل گلم بیدارم.
یه چند روزه که وقتی کسی رو میخوای صدا بزنی میگی:"بوو"یعنی "بیا".
و انگشتات رو تند،تند باز و بسته میکنی.
گربه رو دوستش داری وقتی بهت میگم :پریساجون،پیشی کجاست؟
رو دیوار حیاط رو نیگاه میکنی و تکرار "بوو" و حرکت دستت.فدات شم مامانی.
همچنان فیگور خوابت در بعضی موقع ها:
عاشق میوه خوردنی.خونه دایی حسن آقا(دایی بابایی)
طاهاجون ٤ماهه(پسمل دختر خاله بابایی)
قربون اون سرت شم من.
خوب خوی بررسی کردی؟
قربونت برم.به خاطر اینکه چار دست و پا میری و زانوهات اذیت نشه بستر
سعی میکنم شلوار بپوشی چون زانو بند یه کم ناراحتت داره.
باز که خوابییییییییییی(عکس امروز ظهر٢٥/٥/٩١)
داری نای نای میکنی
کنار راحتی رو گرفتی و بلند شدی
میبووووووووووووسمت.عاششششششششششششقتم.