پریساسادات گلمپریساسادات گلم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات پریسا جون

اولین شب یلدای پریسا جون مصادف با 70 مین روز تولد

دیروز هفتادمین روز تولدت بود که تصمیم گرفتیم گوشهای نازت رو سوراخ کنیم واسه همین به همراه بابایی رفتیم دارالشفا... خوشبختانه دختر خوبی بودی و اصلا هم اذیت نشدی... یک جفت گوشواره با نگین صورتی ... از اونجا رفتیم خونه مامان جون و حسابی از دیدنت با گوشهای سوراخ و گوشواره های قشنگت ذوق کردند..... عصر هم رفتیم واسه دراوردن مژه ها از چشمهای نازت....... که خداروشکر به آسونی در آوردن. از اونجا هم برگشتیم خونه مامانی که آماده بشیم واسه شب یلدا.. قرار بود همگی خونه آقا بزرگم دور هم باشیم که حسابی خوش گذشت و شما اصلا اذیت نکردی و شب آرومی داشتیم....که همزمان بود با دوره قرآن که هفتگی برگزار میکنیم. 11 نیم برگشتیم خونمون و شما 1 خوابیدی تا صبح.....
1 دی 1390