پریساسادات گلمپریساسادات گلم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات پریسا جون

راه رفتن-بدو بدو کردن و ترسوندن همه توسط پریسای عزیزم

1391/8/13 7:33
453 بازدید
اشتراک گذاری

                             

سلام گل قشنگم.

خدارو شکر دیگه به راحتی،قدم ورمیداری و به خوبی راه میری.گاهی بدو بدو

میکنی.موقع راه رفتن بیشتر تلو تلو میخوریچشمک

همه رو هم میترسونی،میگی"اوووووو".خیلی باحاله،کلی خندمون میگیره.

اینم یه نمونش.در حال ترسوندن خاله فاطی جونیییییی.

گاهی نصف شب،بیدار میشی و منو میترسونی بعد دوباره میخوابیقهقهه

دیشب ساعت ٣نیمه شب،از خواب بیدار شدی،اول منو ترسوندی بعدشم

نشستی بالای سرم،موهام رو شونه زدی و .......

ساعت ٤ونیم از شدت خواب طاقت نیاوردم و بابایی رو بیدار کردم ،خودم

خوابیدم.بعد شما و بابایی اومدین تو حال،شروع به بازی کردن تا ساعت٥ونیم

که بالاخره خوابیدییییییییییییییی.

روز به روز کارات قشنگتر و خودت،شیرین تر میشی.قربونت برم الهییییییییییی.

در حال کتاب خوندن تو آشپزخونه.....

چی میخوای از تو ماشین لباسشویی مامان جون؟....

در حال بازی با اسباب بازیهای عارف جون توخونه عمه جونت

٢٦/٧/٩١ دیرتر از بانک اومدم و شما اینطوری خوابیده بودی... 

میبوووووووووووسمت.

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آوا
2 آبان 91 11:28
قربونش برم چه عكس خوشگلي دختر اينه ديگه روز به روز شيرين تر ميشه آخي نازي چه ناز خوابيده
مامان نگار
10 آبان 91 20:31
حسابی شیطون شدیا میبوسمت
الهام مامان یاسی طلا
12 آبان 91 12:59
ماشالله چه بزرگ شده پریسا جون