5ماهگی پریساجووووووووووووونم مباااااااااااااااارک.
سلام عروسک قشنگم،5ماهگیت مبارک خانمم.150روز عشق با گلی مثل تو.
پریساااااااااااااااااجون خیلی دوستت دارم.خیلی میخوامممممممت.
دیروز جمعه 19اسفند به مناسبت 5ماهگی شما جییییییگرم با بابایی ،نهار سه تایی رفتیم
رستوران هزارویک شب،(که جزو یکی از بهترین رستورانای استان هستش).
فدات شم که مشتریای اونجا رو هم جذب خودت کرده بودی .خیلی دخمل گلی بودی بدون
هیچ اذیتی یا نق زدنی .وقتی نگاه به دوروبرت میکردی که همه در حال غذا خوردنن دهنت
رو مزه مزه میکردی .تا آخر توی بغل بابایی بودی و تا تونستی رومیزی رو کشیدی ونزدیک
بود همه میز رو بهم بزنی.خوب حق داشتی آخه فقط تو نهار نمی خوردی دیگه
یه کار جدیدی که یاد گرفتی اینکه وقتی میخوای دلبری کنی زبونت رو بیرون میاری و
لبات رو غنچه میکنی.قربون اون لبات شم من.
توی این چند روزه خونه مامان جون ،خونه مامان بزرگ(مامان بابایی)و...رفتیم از اینکه ببریمت
بیرون لذت میبری.مخصوصأ الان که هوا بهاری شده و دیگه نیاز به لباس زیاد نداری.
یه روز پای لب تاب بودم شما هم تو بغلم ،سعی می کردی خودت رو خم کنی و لب تاب رو
بگیری منم به هوای اینکه یه دست می زنی و خسته میشه کمکت کردم تا دستت به صفحه
کیبردش برسی وااااااااااااااای خدای من ،برنامه هامو بهم ریختی وقتی اشتیاقت رو دیدم
بلافاصله به بابایی زنگ زدم تا واست یه عموفردوس بگیرن که شبیه لب تابه
بغل یکی از مشتریهای رستورانی
رو میزی رو میکشی
در حال بازی با عموفردوس که خیلی دوست داریش
روروئکت رو هم راه انداختیم
کلی از بازی با ماشین حساب ذوق کرده بودی خونه مامان جونت هستی
به جای اینکه توی زمین بازیت باشی میای کنار زمین
ببین تو رو خدا بچه چقدر دور میزنی؟بالشتت کجاست اومدی کجا؟سرت ...
اینم حرکات زبون کوچولوت
میبوسسسسسسسسسسسسسسمت.