پریساسادات گلمپریساسادات گلم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات پریسا جون

آش دندونی پریساجون

1391/3/29 8:08
1,335 بازدید
اشتراک گذاری

سلام،گل زیبای زندگیم.

   فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
قربونت برم.

به اصرار خاله فاطی جون،که میخواست شگون این آش دندونی واسه شما بر پاشه

بالاخره دیشب،که مصادف با بعثت پیامبر(ص)،بود یه دفعه تصمیم گرفتیم و یه مراسم

خیلی کوچیک،که فقط خودمون بودیم  برگزار کردیم.بینهایت خوش گذشت.

                                 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

فدای اون دندونای نازت بشم،آش دندونی قبل از اینکه دندون در بیاد میگیرن.قدیمیا میگن

باعث میشه تا بچه راحت دندون دربیاره و اذیت نشه.

اما شما گل من،که اصلأ متوجه نشدیم چه طوری توی ٣-٤روزه دندونات زد بیرون.

خدایا سپاسگذارتم.الهی شکرت.نه،من و نه پریسای عزیزم اذیت نشدیم.

          تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

پریسا جونم الان که دارم واست مینویسم ساعت ٥صبح،دوشنبه ٢٩/٣/٩١،شما لالایی  

کنار بابایی.فقط به عشق تووووووووووووووو نازنینم.و گرنه این روز تعطیلی و روز عید پا به پای

شما و بابایی(خیلی خوش خوابن)میخوابیدم.

بدون که من و بابایی با تمام وجود دوستت داریم.  

هر روز شیرین تر از روز قبل میشی و کارات هم بیشتر شیرینت میکنه.

                              تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

از روز جمعه ٢٦/٣به طور کامل سینه خیز میکنی قبلأ وقتی میخواستی خودت رو به چیزی

برسونی،از این دست از اون دست،میکردی و خودت رو جلو میبردی.کم کم،یه خیز کوچیک

و حالا هم تا وقتی خسته نشدی جلو میری.

                                    

هر شب مسواک میزنی (مسواک انگشتی که خودم اینکار رو واست انجام میدم)و خدار و شکر

عاشق مسواکی،بعدش مسواک رو ازم میگیری و خودت میبری تو دهن کوچولوت.قربون دهنت بشم.

اگه یه چیز کوچیک رو زمین ببینی،مخصوصأ مورچه،با انگشت اشارت دنبالش میکنی بعد دستت رو

میذاری روش،بعدم که معلومه دیگه .....

خیلی خوبه که به ندرت پیش بیاد که چیزی رو ببری تو دهنت.از رو زمین ور میداری اما فقط نیگاه

می کنی بهش یا اینکه باهاش نای نای می کنی یا اینکه بیخیالش میشی.

                                       

اماااااااااااااااااااااا اگه گوشی تلفن سیار بیفته دستت،آنتنش رو میخوری،نمیدونم چرا اینقده سیم

لب تاب،گوشی تلفن و یا هر چیزی که مربوط به بزرگترا میشه رو دوست داری اما به اسباب بازیات

زیاد علاقه نشون نمیدی و ازشون زود خسته میشی؟

بازی با آب یکی از بهترین تفریحات شماست خانمم.تشت رو آب میکنم میذارم توی استخرت،شما

هم که دیگه نگووووووووووووو.(البه توی یکی از پستای قبلی هم گفته بودم اونم با عکس).

تنگ ماهی که توش ماهی هم داشته باشه با چه ذوقی براش دست و پا میزنی و دستت رو میبری

داخل تنگ و سعی می کنی ماهی،کوچولو رو بگیریش.

از غذاهای جدیدی که بازم این خاله مریم جونت بهت داده،بلغور با بادمجون........

میوه هم،زردآلوووووو

خوشبختانه از هیچی بدت نمیاد و همه چیز میخوری،قبل از خوردن هرچیزی به غیر از آب،اول کمی

مزه میکنی اگه باب طبعت بود و یا داغ یا خنک نبود بعد.....معمولأ از چیزی بدت نمیاد..

الان بیشتر میشینی بدون کمک،ولی بازم باید هوات رو داشته یاشیم چون همین که کمی خسته

شدی خودت رو به عقب میندازی.نشستنت هم شاید٤-٥ دقیقه بیشتر نشه.زیاد باهات کار نمیکنم

نمیخوام به مهره های کمرت فشار بیاد.

                                      

خیلی خیلی،مهربونی.بچه ها رو خوب تشخیص میدی وقتی چشت بهشون میافته کلی ذوق میکنی

و با همون زبون خودت باهاشون حرف میزنی.معمولأمیگی اااااه اه اه

                                    

وقتی هم ناراحت میشی با سر و دست و ابروهای در هم کشیده ناراحتیت رو نشون میدی.

با صدای جاروبرقی کلی آروم میشی.و خوب به صداش گوش میکنی.

الان ساعت ٧صبح شده و حسابی خوابم میاد و حضور ذهن ندارم تا از کارات بیشتر بگم.

قربون اون خنده های از ته دلت برم و اون دو تا الماس زیبا که دارن تو دهنت می درخشن.

فدای اون دستای نازت بشم پریساجونی ممممممممممممممن

بالاخره خودت رو به کلید رسوندی

الهی ١٠٠٠ساله شی.باهاش بازی میکنی اما تو دهنت نه.فهمیده مامان

اینقده پف پف میکنی که آب دهنت میاد بیرون بعد دوباره با زبونت جمع میکنی و قرتشون میدی

خودکار، مداد رو هم خیلی دوست داری همیشه از جبی عموجون(شوهرخاله مریم) ور میداری

اما جشن دندونی گلکم

چون یهویی تصمیم گرفتیم خیلی ساده برگزار شد.ساعت ٧بعداز ظهر شروع کردم...

میبوسسسسسسسسسسسسمت.

 

 

      

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مهسا مامان مرسانا
30 خرداد 91 0:43
عزیزم مبارکه دندونهات
خاله ملی
30 خرداد 91 14:35
مرسی از حضورتون
مامان پریسا
30 خرداد 91 16:21
مبارک باشه پریسا خانم. ایشالله مواظبشون باشی تا خراب نشن. دست مامانی و خاله هم درد نکنه که این همه زحمت کشیدن.
مامان دینا
31 خرداد 91 0:37
به به مبارک باشه .به سلامتیایشالا عروسیت عزیزم . قربوووون اون شیرین کاریات گلم
نایسل
1 تیر 91 19:48
چاق که هستم چاق تر
مامان و نی نی ها
7 تیر 91 21:05
واااااااای به به چه غذاهایی دلم میخوادددددد دلم پیتزا میخواد اما میگن بده